روایت پرستار رفسنجانی از تلخی کرونا/وقتی نفس کشیدن برایت «آرزو» می‌شود
دوشنبه 26 آبان 1399 - 18:22:40
فارس

 به گزارش کیمیای شرق آنلاین ، کرونا، ویروس سختی که حدود یک سال است بلای جان انسان‌ها شده، می‌چرخد و افراد زیادی را مبتلا می‌کند، قربانی می‌گیرد و خیال رفتن هم ندارد، زندگی بشر را تحت تأثیر خود قرار داده و شرایطی رقم زده که بی‌سابقه است.

روزانه شاهد آمار قربانیان بالای 400 نفر در کشورمان هستیم که در بیمارستان‌ها به وقوع می‌پیوندد و هزاران نفر هم مبتلا می‌شوند و به گفته برخی رؤسای دانشگاه‌های علوم پزشکی تخت‌های بیمارستان‌ها هم تقریبا پر شده و امکانات درمانی جوابگوی این حجم از بیمار کرونایی نیست.

اما رفسنجان این روزها بحرانی‌ترین شهر استان کرمان از نظر کروناست و روزانه شاهد فوت و ابتلای جمع زیادی از همشهریان‌مان هستیم که دل‌ همه را به درد می‌آورد. در میان این سختی‌ها کادر درمان در خط مقدم سلامت جان‌فشانی می‌کنند و پرستاران در نوک مقابله با کرونا به بیماران خدمت‌رسانی می‌کنند.

به دنبال گفت‌وگو با یکی از پرستاران بیمارستان علی‌بن ابیطالب (ع) بودم که قرعه به نام خانم توحیدی افتاد، کسی که در بخش کرونا تلاش زیادی می‌کند و البته خودش هم به بیماری کرونا مبتلا شده است.

سوال : خانم توحیدی ضمن خداقوت و آرزوی سلامتی برای شما و همه مدافعان سلامت از سابقه کارتان بگویید و اینکه آیا پیش‌بینی چنین روزهای سختی را داشتید؟

توحیدی: با سلام مریم توحیدی‌پور هستم، حدود 15سال سابقه کار دارم. در بخش‌های مختلفی از جمله، جراحی، نوزادان، دیالیز و اورژانس، که بیشترین سال‌های خدمتم در اورژانس کار کردم.

پرستاری شغلی است که همیشه با سختی روبه‌روست و گاهی باید بیماران بدحال اعم از تصادفی‌ها و سرطانی‌ها و... سروکار داشته باشیم اما به این اندازه تاسف‌بار و شرایط سخت کرونایی پیش‌بینی نمی‌کردم. اما باید در تمام شرایط صحنه را حفظ کرد و خدمت کرد هرچند سخت و طاقت‌فرسا باشد «مثل این روزهای کرونایی».

سوال: از وضعیت کرونا در بیمارستان‌ها و حال و روز بیماران کرونایی بگویید، چقدر به این بیماران نزدیک می‌شوید؟ رسیدگی به بیماران غریبه و آشنا برایتان فرقی می‌کند؟

توحیدی: واقعا با دیدن این بیماران ناراحت می‌شوم. چون خودم حدود یک ماه درگیر این بیماری بودم و هنوز پس از4 ماه درگیر عوارض این بیماری هستم، می‌دانم خیلی سخت است و بیمار چه دردی را تحمل می‌کند، قبل از درگیرشدنم به این بیماری، کاملا در تمام شیفت‌ها با این بیماران در تماس بودم.

برای یک پرستار باوجدان، بیمار فرقی نمی‌کند آشنا باشد یا غریبه، درهرصورت برای نجات جان یک انسان باید با تمام قوا تلاش کرد و پیش وجدان خودم خوشحالم که برای هیچ بیماری کم نگذاشتم.

سوال: بدحال‌ترین بیمار کرونایی را به خاطر دارید؟ موقع ترخیص و بهبودی بیماران حالتان چطور است؟

توحیدی: بله یک خانم حدود 60 ساله بود که بعد از24 ساعت تنگی نفس شدید فوت کرد که خیلی دردآور بود.

خدا می‌داند که بهترین و زیباترین لحظه عمرم است و با تمام وجود خوشحال می‌شوم و صدبار خدا را شکرمی‌کنم.

آرزو داشتم بتوانم به راحتی نفس بکشم. حتی روزهای آخر توان پایین آمدن از تخت رانداشتم و CBR بودم. زمان برایم مفهومی نداشت نمی‌فهمیدم کی صبح و کی شب می‌شود فقط تلاش می‌کردم نفس بکشم

 

سوال: به عنوان یک پرستار که در کانون کرونا هستید از وضعیت خانواده‌تان برایمان بگویید؟ با توجه به اینکه خودتان هم مبتلا شدید.

توحیدی: من همیشه مدیون محبت‌ها و دلداری‌های خانواده‌ام هستم، وجود حمایت‌های آنها بوده که من تا الان دوام آورده‌ام.

متاسفانه من هم مثل اکثر پرسنل دراوایل مردادماه مبتلا به این بیماری منحوس شدم تا وقتی خودم دچار این بیماری نشده بودم باورم نمی‌شد واقعا باید با مرگ دست و پنجه نرم کنی، خیلی دوران سختی را پشت سر گذاشتم. ویروس تقریبا تمام اعضای اصلی بدنم (کلیه‌ها،کبد، ریه‌ها، قلب) را درگیر کرده بود. آرزو داشتم بتوانم به راحتی نفس بکشم. حتی روزهای آخر توان پایین آمدن از تخت رانداشتم و CBR بودم. زمان برایم مفهومی نداشت نمی‌فهمیدم کی صبح و کی شب می‌شود فقط تلاش می‌کردم نفس بکشم. دیگر توان جابه‌جا شدن روی تخت راهم نداشتم.

الان که به آن لحظه‌ها فکر می‌کنم می‌فهمم بیماران چه دردی می‌کشند و واقعا قابل تحمل نیست، باتوجه به عوارض قلبی و ریوی که هنوز دارم خدا را هزاران بار شکر می‌کنم که الان می‌توانم نفس بکشم.

                              در فضایی غمبار با پیکر همکارمان خداحافظی کردیم

 

سوال: به تازگی یکی از همکارانتان به خیل شهدای مدافع سلامت پیوست، در این ارتباط صحبتی دارید؟

توحیدی: متاسفانه در این شرایط بحرانی که از لحاظ روحی و جسمی کادر درمان خسته شدند، یکی از پرسنل دلسوز و با وجدانمان را از دست دادیم که این غم خیلی بزرگی برای کادر درمان است و در فضای بسیار غمبار با پیکر این عزیز خداحافظی کردیم، من از تمام مردم خواهش می‌کنم که به‌خود بیایند و با رعایت کردن و ماسک‌زدن این اولین و آخرین شهید دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان باشد. پرسنل نه مسافرت می‌روند، نه تفریح، نه مهمانی از همین بیمارانی که مراجعه می‌کنند به بدترین نوع درگیر می‌شوند. بیایند دراین روزهای سخت مرهم کادر درمان باشند.

سوال: سخن پایانی‌تان در این روزهای سخت؟

توحیدی: از مردم خواهش می‌کنم این بیماری را جدی بگیرند و رعایت کنند. به نظر من عدم رعایت پروتکل‌ها و درگیرشدن دیگران به‌دلیل سهل‌انگاری افراد حق‌الناس است.

با تشکر فراوان از رسانه ها که همراه کادر درمان هستند.


http://kimiyaesharghonline.ir/fa/News/3199/روایت-پرستار-رفسنجانی-از-تلخی-کروناوقتی-نفس-کشیدن-برایت-«آرزو»-می‌شود
بستن   چاپ